کونیا، یک شهر تاریخی و فرهنگی غنی که در منطقه آناتولی مرکزی ترکیه واقع شده است، به طور نزدیک با زندگی و آثار علامه، شاعر و عارف اسلامی حضرت مولانا جلالالدین رومی مرتبط است. کونیا نقش مهمی در زندگی مولانا داشته و مرکز سفر روحانی او شد.
کونیا و گنجینههای تاریخی آن
در طول تاریخ، کونیا شهری برجسته بوده که تمامیتهای مختلفی از جمله هیتیها، فریگیانها، رومیان، بیزانسیها، سلجوقیها و عثمانیها را میزبانی کرده است. به همین دلیل، کونیا دارای تعداد زیادی از آثار تاریخی و ساختمانهایی است که تاریخ غنی خود را منعکس میکنند.
بهعنوان پایتخت امپراتوری سلجوقی، کونیا بهویژه نمونههای مهمی از میراث معماری سلجوقی را نشان میدهد. ساختمانهایی مانند موزه مولانا، تپه علاءالدین، مدرسه کاراتای و مدرسه اینجه مینارلی نمایانگر غنای تاریخی و فرهنگی کونیا هستند.
قدوم حضرت مولانا به کونیا
حضرت مولانا جلالالدین رومی در شهر بلخ در اوایل قرن 13 میلادی متولد شد. پدر او، بهاءالدین ولد، به همراه خانوادهاش به آناتولیا به دلیل تجاوزات مغولی و اضطرابهای سیاسی مهاجرت کرد و در کونیا سکونت گرفت. مولانا در سال 1228 به کونیا آمد و در اینجا کار تحقیقاتی بزرگی انجام داد و تصوف و علوم اسلامی را به شاگردان خود تدریس کرد.
کونیا نقطهعطفی در زندگی مولانا شد. دیدار او با عارف معتبر شمس تبریزی نقش مهمی در عمق افکار او و تسریع در سفر روحانی او ایفا کرد. آمدن ناگهانی و ناپدید شدن شمس تحول عمیقی را در دنیای درونی مولانا به ارمغان آورد و پایههای اندیشههای او درباره عشق و محبت را بنیان گذاشت.
شهر عشق: مولانا و کونیا
حضرت مولانا باور داشت که عشق و محبت قدرتمندترین وسیله برای نزدیک کردن افراد به خدا هستند و این موضوع را در آثار خود تأکید کرد. اشعار او توصیف میکنند که عشق قلب را از شوق پر میکند و افراد را به سوی عشق جهانی هدایت میکند. اثر معروف او به نام “مثنوی” شامل اندیشههای عمیقی درباره عظمت و قدرت عشق است.
مولانا باور داشت که عشق افراد را متحد میکند و آنها را به سوی خدا هدایت میکند. بنابراین، در درک معنوی او، عشق، مهربانی و تحمل اهمیت زیادی دارند. اندیشههای مولانا به گشودن دلهای مردم، تقویت روابط آنها و ترویج فرهنگ همزیستی کمک کرده است.
بنیادهای مرتبه مولوی
مولوی در کونیا به تدریس اعتقادات سوفی و فلسفه عشق خود ادامه داد. یک نقطه تحول مهم در زندگی او زمانی رخ داد که پس از ناپدید شدن شمس تبریزی، شروع به رقص دایرهوار دولتآرایی میکرد، که “سماع عینی” نامیده میشد. سماع به عنوان یک مراسم نمادین نمایانگر اندیشههای مولوی شد و پایههای تأسیس مرتبه مولوی را فراهم کرد.
پس از درگذشت مولوی، شاگردان و پیروان او مرتبه مولوی را تأسیس کردند که توانست اندیشهها و فلسفه عشق مولوی را تا امروز به نقل کند. مرتبه مولوی، یک سفر معنوی با تمرکز بر عالمیت عشق، ادامه دارد و دنبالکنندگانی در سراسر جهان دارد.
موزه مولانا: درگاه حضرت مولوی
حضرت مولوی جلالالدین رومی در سال 1273 در کونیا درگذشت. طبق وصیتنامهاش، آرامگاه و مونثانه حضرت مولوی در محل موزه مولانا کنونی ساخته شد. موزه مولانا یکی از مهمترین مراکز توریستی و مذهبی کونیا است و هر سال هزاران بازدیدکننده را جلب میکند.
موزه شامل آرامگاه و درگاه مولوی است. بازدیدکنندگان هنگام بازدید از آرامگاه او، در فهم اندیشهها و فلسفه عشق مولوی درگیر میشوند. علاوه بر این، هر سال در تاریخ 17 دسامبر یک مراسم یادبود بزرگ به مناسبت درگذشت حضرت مولوی برگزار میشود.
کونیا شهر مهمی است که به طور عمیق به زندگی و اندیشههای علامه، شاعر و عارف اسلامی حضرت مولانا جلالالدین رومی مرتبط است. اندیشههای مولوی درباره عشق، محبت و فرهنگ همزیستی به عنوان وراثت معنوی او باقی ماندهاند و از طریق مرتبه مولوی به سراسر جهان منتشر شدهاند. کونیا به عنوان یک شهر معنوی که ردپای زندگی و اندیشههای مولوی را حمل میکند، هر سال هزاران بازدیدکننده را به خود جذب میکند.
Leave A Comment