برای تجربه‌ای شگفت‌آور نزدیک به موزه مولانا:

Categories: مولوی

Ali Yıldırım

اشتراک‌گذاری

نخستین شروع‌های عشق در دل او

دوران کودکی حضرت مولانا جلال‌الدین رومی، یکی از نقاط عطف مهم زندگی این فیلسوف، شاعر و متوحد اسلامی جهانی بود. دوران کودکی مولانا، زمانی بود که نخستین جوانه‌های سفر روحانی او، که تا آخر عمر ادامه داشت، کاشته شدند و بذری از عشق بزرگ به خدمت به بشریت کاشته شد.

تولد و خانواده

حضرت مولانا جلال‌الدین رومی در تاریخ 30 سپتامبر 1207 در شهر بلخ، که اکنون در مرزهای افغانستان امروزی واقع شده است، متولد شد. پدرش، بهاءالدین ولد، دانشمند بزرگی در جهان اسلام بود و عارف صوفی بزرگی. در دوران کودکی مولانا، پدرش بهاءالدین بسیاری به تحصیل او اهمیت داد و او را با فرصت‌هایی برای یادگیری علوم اسلامی تأمین کرد.

مادرش، مومینه خاتون، تأثیر ژرفی بر جهان روحانی حضرت مولانا داشت و دنیای باطنی او را غنی ساخت و محیط خانوادگی محبت‌آمیزی را برای او فراهم کرد. راهنمایی مهرآمیز والدین در دوران کودکی مولانا، پایه‌های شخصیت آینده‌اش را نهاد.

تحصیلات و عشق به دانش

دوران کودکی مولانا دوره‌ای بود که کنجکاوی او در زمینه تحصیل و دانش ظاهر شد. پدرش، بهاءالدین ولد، به او علوم دینی را آموخت و در عین حال علاقه او به فلسفه، ادب و موسیقی را تقویت کرد. معلوم است که مولانا تحصیلات خود را در مدارس و مدرسه‌ها که پدرش در آنها تدریس می‌کرد، دریافت کرد. ارتباط‌های نزدیکی که او در این دوره با هم‌درسان و معلمان برقرار کرد، به توسعه مهارت‌های اجتماعی او کمک کرد.

سفر و تحول در دوران کودکی

دوران کودکی مولانا نمایانگر آغاز یک سفر مهم در زندگی او بود. به دلیل تجاوزات مغول‌ها و اضطرابات سیاسی، خانواده او تصمیم به مهاجرت به آناتولی گرفت. این مهاجرت یک نقطه عطف مهم در زندگی مولانا و یکی از وقایعی بود که دنیای روحانی او را شکل داد. پس از استقرار در کونیا، مولانا با علمای بزرگ صوفی مانند یونس امره آشنا شد و از آنها الهام گرفت.

به هر حال، بی‌اثر ترین تأثیر بر زندگی مولانا در دوران کودکی از یک عالم باطنی به نام شمس تبریزی آمد. شمس تبریزی عشق مولانا به دانش را عمیق‌تر کرد و راهنمای مهمی در سفر روحانی او شد. حضور ناگهانی و ناپدید شدن شمس باعث تحول در دنیای مولانا شد و مفاهیم عشق و محبت به مرکز زندگی او تبدیل شدند.

صعود عشق از دوران کودکی تا بلوغ

سفر روحانی مولانا که در دوران کودکی او آغاز شد، با صعود عشق عمیق در دوران بلوغ ادامه یافت. اگرچه ناگهانی ناپدید شدن شمس تبریزی باعث تنهایی عمیق درون مولانا شد، اما همچنان آتش عشق در دل او بیش از پیش گرم شد. مولانا کشف کرد که عشق و محبت بهترین وسیله برای نزدیک شدن به الله است و این مسأله را به زیبایی در آثار خود، به ویژه در شاهکارش “مثنوی”، بیان کرد.

به طور خلاصه، دوران کودکی حضرت مولانا جلال‌الدین رومی یک مرحله مهم در زندگی اوست. راهنمایی محبت‌آمیز خانواده اش، کنجکاوی او برای تحصیل و دانش، مهاجرت و تأثیر شمس تبریزی همه به عنوان پایه‌های سفر روحانی او عمل کردند. این نخستین جوانه‌ها در دوران کودکی او کودکی او، گل‌بندانی عظیمی را باز کردند که در مراحل بعدی زندگی او به خدمت به بشریت می‌پرداخت.